Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-05@13:45:48 GMT

فرصت محدود تهران برای غرب

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۸۰۳۷

فرصت محدود تهران برای غرب

 هرچند تبادل پیام‌ها گاهی ادامه دارد اما به نظر می‌رسد رویکرد تازه آمریکا و اروپا به برجام و پرونده هسته‌ای وارد فاز جدیدی شده که در این گزارش آن را بررسی خواهیم کرد.

اظهارات جدید مقامات آمریکایی و تهدیدات گستاخانه تروئیکای اروپا و حتی تحرکات اسرائیل را می‌توان مقدمه عبور از سیاست اعلامی دولت بایدن درباره برجام و ورود به فاز دیگری در مقابله با برنامه هسته‌ای ایران دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چالش جدید از این قرار است جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا پنجشنبه هفته قبل، سخنانی درباره خاورمیانه و ایران در «بنیاد واشنگتن برای خاور نزدیک» بیان کرد که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت. او به سه پرونده مهم و همچنین دهه‌ای سرنوشت‌ساز اشاره کرد: اول توافق ایران و عربستان که آن را همسو با رویکردهای آمریکا پنداشت، دوم مساله عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل که از تلاش دولت آمریکا برای تحقق آن و سفر خود به ریاض برای پیگیری این موضوع خبر داد و نکته سوم برنامه هسته‌ای ایران بود که می‌توان اظهارات او دراین‌باره را نسبتا بی‌سابقه دانست. سالیوان در این قضیه موضع آمریکا درباره حل دیپلماتیک این پرونده را تکرار کرد که تا اینجا هیچ چیز جدید نبود.

امنیت ملی آمریکا بدون رتوش
چیزی که در مواضع سالیوان تازگی داشت و می‌تواند زمینه‌ساز ورود غرب به فاز دیگری باشد، این است که مشاور امنیت ملی آمریکا گفت در صورت اقدام ایران برای ساخت بمب‌هسته‌ای، واشنگتن «آزادی عمل اسرائیل» را برای مقابله با آن به رسمیت خواهد شناخت. این موضع درحالی‌است که اسرائیل قبلا با هماهنگی آمریکا برخی «آزادی‌عمل‌ها» را برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران اجرایی کرده بود که البته پاسخ متناسب با آن را هم گرفت اما این‌که آمریکایی‌ها برای اولین‌بار خیلی علنی و بدون پرده‌پوشی بر این امر تصریح کنند، بی‌سابقه است و می‌تواند نشانه تحولی در سیاست آمریکا در موضوع هسته‌ای ایران باشد.درواقع آمریکایی‌ها بارها در اظهارات خود بر حمایت از رژیم‌صهیونیستی تأکید کرده‌اند. پیش از این (بهمن ۱۴۰۱) نیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی گفت که واشنگتن به امنیت اسرائیل و اسرائیلی‌ها پایبند بوده و این پایبندی هرگز تغییر نخواهد کرد.اما سالیوان کسی بود که گفته می‌شود از طریق مذاکرات محرمانه با ایران به راه‌اندازی کانالی دوجانبه کمک کرد که نهایتا به امضای توافق هسته‌ای میان تهران و ۱+۵ منجر شد اما او حالا مدعی شده ما برای ایران روشن کرده‌ایم که این کشور هرگز اجازه تولید بمب‌هسته‌ای را نخواهد داشت.ا‌دعای جیک سالیوان درباره برنامه هسته‌ای ایران در حالی مطرح شده که مقامات جمهوری اسلامی ایران به‌کرات اعلام کرده‌اند که سلاح هسته‌‌ای در دکترین هسته‌ای ایران جایگاهی ندارد.

در مقابل چه اتفاقی افتاد؟ همزمان با تداوم استراتژی فشار حداکثری علیه تهران، مسئول تیم مذاکره‌کننده کشورمان تهدید کرد که فرصت مذاکره برای بازگشت به توافق هسته‌ای ممکن است پایان یابد.

علی باقری، مذاکره‌کننده ارشد ایران در مذاکرات هسته‌ای در پنجمین سال خروج آمریکا از برجام دیروز در یک‌رشته توییت نوشت: «یک یادآوری مهم: آمریکا پنج سال قبل با خروج از برجام ضربه مهلکی به حاکمیت قانون در سطح بین‌المللی وارد کرد. از آن زمان تاکنون، آمریکا نتوانسته است این اقدام خلاف خود را جبران کند. ‏درحالی‌که تدابیر جبرانی مشروع ایران در حوزه هسته‌ای ادامه دارد، ازسرگیری اجرای کامل توافق که عنصر اساسی آن رفع موثر و پایدار تحریم‌ها باید باشد، درصورتی‌که طرف ناقض (و اتحادیه اروپا/ تروئیکا) اراده سیاسی معتبری برای نهایی‌سازی مذاکرات نشان دهند، ممکن‌ خواهد شد. هیچ فرصتی دائمی نیست.» واکنش اولیه ایران به انتشار خبر رویترز درباره تهدید تروئیکای اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌ها، در صورت تداوم غنی‌سازی اورانیوم در ایران، بالاتر از درصد توافق‌شده در برجام است درصورتی‌که بعد از سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس به ایران در اسفند۱۴۰۱ دو طرف بیانیه مشترکی در راستای همکاری و رفع سوءتفاهمات صادر کردند و ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت‌خارجه هم ۱۸اردیبهشت در نشست هفتگی با خبرنگاران گفت: «سیاست جدی ایران حل‌وفصل مشکلات و سوءتفاهم با آژانس است. سیاست ما این است که اجازه ندهیم موضوعات مرتبط با فعالیت هسته‌ای ایران در قالب موضوعات ادعایی که مطرح می‌شود، تبدیل به مانع در روند همکاری‌های ایران با آژانس گردد. جمهوری اسلامی ایران در چارچوب نقشه‌راهی که در سفر گروسی، مدیرکل آژانس به تهران انجام شد، در حال حرکت است و در همین زمینه اقدامات اجرایی و عملیاتی تعریف شده و داریم به جلو می‌رویم.» بنابراین اظهارات سالیوان را می‌توان گره جدیدی در مسیر مذاکرات دانست، چراکه گفت‌وگوهایی با طرف‌های برجام صورت گرفت و توافق‌های خوبی هم حاصل شد که طرفین می‌توانستند به مرحله جمع‌بندی مذاکرات و اجرای آن برگردند اما طرف‌های مقابل و مشخصا دولت آمریکا در این زمینه تعلل‌هایی انجام داد و حالا هم مشاور امنیت ملی آمریکا رویکرد تهدید را آغاز کرده است. گرچه هم‌اکنون گفت‌وگوها و تبادل پیام‌ها از طریق کانال‌های متنوع ارتباطی برقرار است اما نهایتا باید اراده سیاسی به این امکان فنی ملحق شود و شاهد بازگشت متعهدانه همه طرف‌ها و مشخصا دولت آمریکا به روند اجرای برجام باشیم.این درحالی‌است که اخیرا علی واعظ و ولی‌رضا نصر در مقاله‌ای که فارین افرز منتشر کرده، پیش‌بینی کرده‌اند که احیای برجام شانسی نداشته و ایران می‌تواند به‌جای آن، با قدرت‌های منطقه‌ای به پیمانی جدید برسد. همان مسیری که در ماه‌های اخیر با وساطت پکن طی و به توافق با ریاض منتهی شده است.

مدل چینی توافق منطقه‌ای
درواقع به نظر می‌رسد غرب اراده کافی برای احیای این توافق ندارد و به‌جای مدل اروپایی برجام، مدل چینی توافق منطقه‌ای در حال پیاده‌سازی است. در مدل دوم، عملا واشنگتن نقشی در سازوکارهای امنیتی و دیپلماتیک نداشته و صرفا می‌تواند مجری درخواست هم‌پیمانان منطقه‌ای خود برای اعطای معافیت‌های تحریمی باشد. یعنی درصورتی‌که آمریکا و اروپا این واقعیت که توافقات جدید منطقه‌ای می‌تواند جایگزین برجام شود را بپذیرند، عملا صادرات نفت ایران به بسیاری از کشورها آزاد شده و پول‌های بلوکه‌شده در کشورهای مختلف هم آزاد می‌شود. البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که سیدابراهیم رئیسی اخیرا تاکید کرده است ایران ترک‌کننده میز مذاکره نبوده و نیست اما چنان‌که معاون سیاسی وزیر خارجه دولت هم در توییتر یادآوری کرد، قرار نیست این وضعیت دائمی باشد و غرب باید خودش را برای اتفاقات تازه آماده کند.

انتهای پیام برجام ۲۰۱۵
یک بار دیگر به اظهارات بدون رتوش سالیوان بازگردیم. در سخنان مشاور امنیت ملی آمریکا پیام‌های مهمی قرار دارد که باید رمزگشایی شود و مهم‌ترین آن‌ مقدمه‌سازی برای گذار از سیاست اعلامی آمریکا برای حل‌وفصل دیپلماتیک پرونده هسته‌ای ایران و ورود به فاز تهدید است. البته اگر برخی گزارش‌ها و خبرهای اخیر رسانه‌های آمریکایی و اروپایی درباره تهدید تروئیکای اروپایی به فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن پرونده ایران به شورای امنیت و تحریم‌های سازمان ملل در صورت غنی‌سازی ۹۰ درصدی را در نظر بگیریم، جنس پیام‌های تهدیدآمیز مشاور امنیت ملی آمریکا روشن‌تر می‌شود.با این وضعیت به نظر می‌رسد احیای برجام ۲۰۱۵ چندان امکان‌پذیر نیست اما آنچه باعث شده است که فعلا آمریکا و اروپا بر تقابل با ایران بر سر برنامه هسته‌ای متمرکز نشوند، جنگ اوکراین است که نمی‌خواهند با تمرکز بر پرونده دیگری به روسیه امکان تنفس دهند. ظاهرا آمریکا دوره جدید را دوره تعیین‌تکلیف پرونده‌های منطقه‌ای و جهانی می‌داند که باید با اولویت‌بندی جدیدی در تغییرات فعلی دنبال شود.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: جیک سالیوان برجام برنامه هسته ای فشار حداکثری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۸۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود

به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:

حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشم‌انداز استراتژیک را به‌طور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقه‌ای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را به‌عنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.

پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بی‌درنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند.  وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماس‌های مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنش‌ها را بیشتر می‌کند مخالف است.»

یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.

این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده  و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)

چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.

آشتی ایران و عربستان در خطر است

نگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقام‌جویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان)  در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.

پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران  خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.

عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.

یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی  رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.

برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.

جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.

 با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.

این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصت‌ها و چالش‌هایی در تلاش برای ارتقای خود به‌عنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه می‌کند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله  شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان  به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن می‌زند و انگیزه‌ها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش می‌دهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق می‌کند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.

جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریم‌ها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم می‌کند. با این حال، این بحران محدودیت‌های چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض،  فراتر از درخواست از ایران برای تنش‌زدایی و ارسال پیام‌هایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .

دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریم‌ها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.

چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این می‌تواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسان‌تر کند، زیرا این تصور را کاهش می‌دهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.

در سناریوی تیره و تار درگیری گسترده‌تر، می‌توان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی‌ را که در جریان حملات حوثی‌ها در دریای سرخ اجرایی‌کرد، اعمال کند: یک اقدام موازنه‌سازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.

دیگر خبرها

  • نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل
  • مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
  • در سفر رافائل گروسی به تهران موارد اختلافی ایران و آژانس حل خواهد شد؟
  • آیا در سفر گروسی موارد اختلافی ایران و آژانس حل خواهد شد؟
  • سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین جلوه حقوق بشر آمریکایی است
  • توافق نزدیک عربستان با آمریکا؛ آل‌سعود هسته‌ای می‌شود؟
  • آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد /واکنش ها به اعتراضات دانشجویی در آمریکا از تریبون نماز جمعه
  • جهان برای تحقق آرمان فلسطین به پا خواسته است
  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
  • آمریکا و عربستان در مسیر توافق هسته‌ای غیرنظامی؟